گر ايده آل را معصومان-عليهم السلام- بدانيم، عقل مي گويد در عصر غيبت كسي بايد در رأس هرم قدرت باشد كه از هر جهت به امام معصوم شبيه تر است

سرویس مذهبی افکار- فلسفه ي وجودي ولايت فقيه را به نحو اختصار بیان می کنیم:
بديهي است كه تا پيامبر و يا امامان معصوم وجود دارند و امكان دست يابي به آنان هست، نوبت به غير معصوم نمي رسد، امّا در زمان غيبت كه عملاً چنين ايده آلي در ميان ما نيست بايد چه بكنيم؟
«بدون ترديد، اگر ايده آل را معصومان-عليهم السلام- بدانيم، عقل مي گويد در عصر غيبت كسي بايد در رأس هرم قدرت باشد كه از هر جهت به امام معصوم شبيه تر است، يعني در دين شناسي، تقوا و صلاحيت براي اجرام احكام و قوانين اسلام، بهترين باشد. و بايد به سراغ كسي برويم كه كم ترين فاصله را با امام دارد. كسي كه شناختنش از اسلام، از ديگران بيش تر و عدالت و تقوايش از همه بالاتر و براي اجراي احكام و قوانين اسلام، مناسب ترين فرد باشد، اين صفات در ولي فقيه تجلّي مي كند.
از سوي ديگر، مطابق نص آيه ي شريفه ي قرآن كريم كه مي فرمايد: (يريدون ان يتحاكموا الي الطاغوت و قد امروا ان يكفروا به) مي خواهند در اختلافات خود به محكمه ي طاغوت بروند و حاكميت طاغوت را بپذيرند در حالي كه مأمور شده اند به طاغوت كفر بورزند. بنابراين مردم حق مراجعه به هر حكومتي را ندارند.
چنان كه در روايتي از امام معصوم-عليه السلام- آمده است: «از ميان شما كسي را كه با احاديث ما مأنوس و روايت گر آن باشد و در حلال و حرام ما بررسي تحقيق مي كند و احكام ما را مي شناسد، همان كسي است كه مردم بايد به حكميت او تن دهند و حاكميت او را بپذيرند.» در ادامه ي همين روايت آمده است كه من (امام معصوم) او را حاكم بر شما قرار دادم و به اين منصب نصب كردم. اگر چنين كسي به حكم ما حكم كرد، هر كس آن را نپذيرد، حكم خدا را سبك شمرده است و ما را نپذيرفته است و آن كس كه ما را نپذيرد، خدا را مورد پذيرش قرار نداده و اين مطلب در حد شرك به خداست.
اگر ما در زمان حضور معصوم نيز بوديم و اين روايت به ما مي رسيد، بر طبق آن بايد حكم فقيهان واجد شرايط را مي پذيرفتيم، مگر آن كه از معصوم خلاف آن به ما ابلاغ مي شد.
نظرات شما عزیزان: